تحولات لبنان و فلسطین

فیلم «انگل» محصول کره‌جنوبی در ژانر کمدی‌سیاه به نویسندگی و کارگردانی «بونگ جون-هو» است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد.  این فیلم درباره پسرجوانی است که آینده‌ای برای خود متصور نیست. او در خانه‌ای در محله‌ای فقیرنشین به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند.

یک فیلم کره‌ای با فرمول آمریکایی

قدس آنلاین: فیلم «انگل» محصول کره‌جنوبی در ژانر کمدی‌سیاه به نویسندگی و کارگردانی «بونگ جون-هو» است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد.  این فیلم درباره پسرجوانی است که آینده‌ای برای خود متصور نیست. او در خانه‌ای در محله‌ای فقیرنشین به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند. شغل آن‌ها درست کردن جعبه‌ پیتزا برای یک رستوران است. خانه‌ آن‌ها بسیار وضع بدی دارد و از اینترنت بی‌سیم همسایه استفاده می‌کنند، اما «کی‌وو» برای آینده‌اش برنامه‌هایی دارد و به پیشنهاد دوستش می‌خواهد معلم خصوصی فرزند یک خانواده پولدار شود. باز شدن پای او به آن خانه، اتفاقات عجیبی را برای «کی‌وو» و خانواده‌اش رقم می‌زند.

این فیلم در بخش اصلی جشنواره کن ۲۰۱۹ حضور داشت و برنده نخل طلای جشنواره شد. «انگل» برای نخستین‌بار نامزد جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌نامه و بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان در هفتاد و هفتمین مراسم گلدن‌گلوب ۲۰۲۰ شد و توانست جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان را از آن خود کند. سونگ کانگ-هو نیز به خاطر بازی در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم همچنین نامزد دریافت 6جایزه در آکادمی اسکار بود که از بین آن‌ها برنده جوایز بهترین فیلم‌نامه، بهترین فیلم، بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان و بهترین کارگردان شد. «انگل» نخستین فیلم غیرانگلیسی‌زبان است که برنده جایزه بهترین فیلم آکادمی اسکار می‌شود. درباره این انتخاب آکادمی اسکار و محتوای این فیلم کره‌ای با سعید مستغاثی، منتقد سینمایی گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

به نظر شما فیلم «انگل» دارای چه ویژگی‌هایی بود که توانست جوایز چهار بخش جشنواره اسکار و حتی جایزه بهترین فیلم بخش اصلی را بگیرد؟

ببینید برای اسکار مهم نیست که فیلم از چه کشوری است یا کارگردانش چه ملیتی دارد. پیش از این شاهد بودیم فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان اعم از فیلم‌های فرانسوی و ایتالیایی یا کارگردان‌های غیرآمریکایی هم نامزد شده و جایزه گرفتند مانند فیلم «شکل‌آب» که کارگردانش مکزیکی بود، بنابراین برای اسکار مهم نیست که کارگردان یا فیلم به چه ملیت و زبانی باشند بلکه مهم این است که فرهنگ، ایدئولوژی آمریکایی و چالش‌های روزغرب را نشان دهد. فیلم انگل وقتی جایزه کن را گرفت وارد فهرست فصل جوایز شد و در همان روزهای اول فصل جوایز در همه لیست‌ها حضور داشت همچون لیست‌های منتقدین، کارگردان‌ها، تهیه‌کننده‌ها، بازیگرها و فیلم‌نامه‌نویس‌ها.

آنچه در فصل جوایز مشخص بود اینکه یکی از دو فیلم «انگل» یا «1917» جایزه اسکار را می‌گیرند و این جایزه قابل پیش‌بینی بود، بنابراین انتخاب غافلگیرکننده‌ای نبود. حتی انتخاب منتقدین آمریکا هم فیلم «انگل» بود. مهم‌تر از همه‌چیز برای آکادمی اسکار، توجه به چالش‌های روز غرب و رعایت پارامترهای ایدئولوژی آمریکایی است که در فیلم‌های منتخب وجود داشت. تم اصلی فیلم‌های فصل جوایز اسکار، تئوری جوکر بود. یعنی شورش و طغیان طبقه فرودست عقده‌مند و بی‌اصالت علیه طبقه فرادست سرمایه‌داری که خیلی مهربان است. این تئوری در فیلم «انگل»  بیش از همه فیلم‌ها وجود داشت حتی بیشتر از فیلم «جوکر». اگرچه فیلم‌هایی همچون «مرد ایرلندی» یا «روزی روزگاری در هالیوود» هم این تم را در لایه‌های فیلم داشتند، ولی این تم در فیلم انگل بیش از همه وجود داشت و پیش‌بینی می‌شد جوایز این دوره اسکار را بگیرد.

گفته می‌شد یکی از دلایل اسکار نگرفتن بهترین فیلم برای فیلم «1917» دلایل سیاسی بوده چون در این فیلم به توحش آلمانی‌ها در جنگ‌جهانی اول اشاره می‌کند؟

به نظرم حرف درستی نیست چون در فیلم« 1917» صحنه‌های زیادی از جنگ نمی‌بینیم. به بیان دیگر در این فیلم خیلی کمتر از فیلم‌های جنگی دیگر، صحنه‌های جنگ می‌بینیم و بیشتر شاهد ارتباط بین دو سرباز و رسیدنشان به خط مقدم هستیم. در واقع این فیلم جنگی، غیرجنگی است  که در خاطرات جنگ‌اول می‌گذرد، البته نگاه آرمانی صهیونیستی هم دارد. مثلاً شعری که سربازها در جزیره می‌خوانند برگرفته از آیه دوم سِفر خروج (دومین کتاب از تورات‌یهودیان) و عهد عتیق مسیحیان است، اما چون تم اصلی فصل جوایز این دوره از اسکار، طغیان و شورش قشر فرودست بی‌هویت و خشونت‌طلب علیه قشر سرمایه‌دار یا لیبرال دموکراسی بود، این تم براساس چالش‌های روز غرب تعیین شده است. غرب بیش از یک سال است که با جنبش ضدسرمایه‌داری فرانسه دست و پنجه نرم می‌کند و مانند یک استخوان در گلویش گیر کرده است. تم این دوره از جشنواره اسکار بر همین اساس تعیین شده که نشان دهد همه جنبش‌های ضدسرمایه‌داری، بی‌اصالت و حقیر هستند، این موضوع در فیلم انگل بیشتر از همه دیده می‌شود.

این تم در فیلم جوکر هم بسیار عیان بود. چرا این فیلم جایزه بهترین بازیگری مرد را گرفت و نه بهترین فیلم یا بهترین کارگردانی را؟

در اسکار جایزه بهترین کارگردانی از نظر درجه اهمیت، زیر جایزه بهترین بازیگر مرد و زن است. ترتیب جوایز با بهترین فیلم آغاز می‌شود و پس از بهترین بازیگر مرد و زن، جایزه بهترین کارگردانی قرار دارد. وقتی فیلم جوکر، جایزه بهترین بازیگری مرد را می‌گیرد یعنی در رده‌بندی اسکار دومین فیلم برتر است، ضمن اینکه تئوری جوکر در تمام فیلم‌های راه یافته به مرحله نهایی جاری بود. این فیلم جزو فیلم‌هایی بود که بیشترین نامزدی را در بخش‌های مختلف داشت.

به سابقه حضور فیلم‌های غیرانگلیسی زبان در میان نامزدهای بخش اصلی اسکار اشاره داشتید، اما این بار شاهد اهدای جایزه بهترین فیلم به یک فیلم آسیایی بودیم. آکادمی اسکار از این کار هدف خاصی را دنبال می‌کند؟

به نظرم این اتفاق خیلی عجیب نیست، برای اسکار آدم‌ها، زبان‌ها و ملیت‌ها مهم نیستند بلکه مهم اشاعه فرهنگ و ایدئولوژی آمریکایی است. ضمن اینکه کمپانی تولیدکننده فیلم«انگل» اصالتاً آمریکایی است. برای آن‌ها مهم نیست فیلم در کجا یا به چه زبانی تولید شده بلکه رعایت اصول و مبانی اسکار اهمیت دارد.

گمان می‌کنید اهدای این جایزه به یک فیلم آسیایی می‌تواند در تسریع جریان نفوذ فرهنگ هالیوود و ایدئولوژی سینمای غرب در سینمای شرق مؤثر باشد؟

این جریان نفوذ مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه سال‌هاست این جریان نفوذ وجود دارد. بونگ‌ جون-هو، کارگردان فیلم «انگل» زمانی که فیلم «میزبان» را ساخت مشخص بود که یک فیلم آمریکایی ساخته و حتی بقیه فیلم‌هایش همین‌طور بود. این نفوذ نه فقط در سینمای کره‌جنوبی که در سینمای ژاپن هم ریشه دارد. مثلاً کوروساوا با اینکه بسیار ژاپنی بود، اما در جایی به او غیرمستقیم گفتند اگر می‌خواهی جایزه بگیری باید فیلم‌هایی مثل «راشومون» بسازی  تا درغرب مطرح شوی. سال‌هاست این جریان نفوذ در سینمای آسیا وجود دارد حتی در خود ایران. وقتی سرمایه‌گذاری از طرف اتحادیه اروپا روی فیلم «گذشته» اصغر فرهادی سرمایه‌گذاری می‌کند یعنی اهداف خاصی را دنبال می‌کند، چون براساس تم آن سال می‌خواستند مهاجران مسلمان را زیرسؤال ببرند. سال‌هاست که این سرمایه‌گذاری را در کشورهایی همچون هند و روسیه هم انجام می‌دهند. سینمای کره‌جنوبی به یک سینمای هویت‌باخته آمریکایی تبدیل شده تا بتواند بازارهای جهانی را فتح کند یا در کشورهای دیگر اکران بگیرد، به همین دلیل فیلم‌هایش با فرمول‌های آمریکایی ساخته می‌شوند. در فیلم «انگل» هم می‌بینید کارگردان چه تصویر سیاهی از کره نشان می‌دهد و چقدر نسبت به فضای آمریکایی و کالای آمریکایی ابراز تمایل و شوق می‌کند. در واقع «انگل» یک فیلم تبلیغاتی برای آمریکاست. این فیلم را با فیلم چینی «وداع» مقایسه کنید، در فیلم وداع نسبت به فضاهای آمریکایی احساس تنفر می‌شد به همین دلیل فیلم اصلاً مطرح نشد.

به نظر شما این جایزه تأثیری روی جریان سینمایی کره‌جنوبی و تمایل بیشتر فیلم‌سازانش به ایدئولوژی غربی خواهد گذاشت؟

جریان سینمای کره‌جنوبی به سمت ایدئولوژی آمریکایی متمایل بوده و حتماً این جایزه تأثیر بیشتری روی آن خواهد گذاشت. مثل جایزه اسکار اصغر فرهادی که تأثیرش را روی سینمای ایران گذاشت و در جشنواره فیلم فجر امسال، سندروم فرهادی را در بسیاری از آثار شاهد بودیم به طوری که چند فیلم دقیقاً با همان نگاه ساخته شده بودند. باید به این نکته توجه داشت هر سال اسکار یک تمی دارد و این تم براساس چالش‌های روز سیاستمداران غربی تعیین می‌شود. به همین دلیل از میان چند صد فیلم فقط 10-15 تا به مرحله نهایی می‌رسند در حالی که بسیاری از فیلم‌های خوب و هنری بیرون از این مراسم قرار می‌گیرند، چون تم اسکار را ندارند. حتی فیلم‌هایی که بالا آمدند و کمی از این تم فاصله داشتند، نادیده گرفته شدند مثل «مرد ایرلندی» یا «داستان ازدواج» که جزو فیلم‌های لیست پُرکن بودند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.